بی همسفر شدی ...
چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش ... هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش...
عشق از دست رفته
هنوز هم عشق است
فقط شکلش عوض می شود ،
همین ،...
دیگر نمی توانی لبخند عشقت را ببینی !
یا برایش غذا ببری
یا موهایش را نوازش کنی
و یا با او برقصی
اما وقتی این حس ها ضعیف می شوند ،
حس های دیگر قدرت می یابند ،
خاطرات ،
خاطرات شریکت می شوند
تو آن را غذا می دهی
بغلش می کنی
با آن می رقصی ،
زندگی باید به پایان برسد ولی عشق نه ...
پس تا هستیم عاشق باشیم و لذت از عشق ببریم
نگذاریم تمام بشود
به عشق بال و پر بدهیم
و ...
بارورترش کنیم ...
آن هم عشق بی نظیری چون تو عروسک زیبا و مهربان من