استاتوس هاس باحال یکی از فانتزیام اینه که ...
یکی از فانتزیهام اینه تو یه روز برفی برم کوه و یه دفه ی گوله(!) گنده برفی دنبالم کنه ...اونقد بدووووووووم ....اخرشم له شم!!!!
یکی از فانتزیهام اینه تو یه روز برفی برم کوه و یه دفه ی گوله(!) گنده برفی دنبالم کنه ...اونقد بدووووووووم ....اخرشم له شم!!!!
یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم،وختي ميرم خونه عربده بکشم عياااااال !! بعد زنم خودش بره کمربندو بياره بگه عاغامون بگير بزن سياهو کبودم کن ، تو نزني کي بزنه
یکی از فـانـتزیام اینه کــه کنترل تلویزیون خونمونو بردارم بـرم دم این مغازه های صـوتی تصویری، این تلویزیونایی کـه گـذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم !
ﯾﮑﯽ ﺍﺯﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﭘﻠﻪ ﺑﺮﻗﯽ ﻣﯿﺮﻡ ﺑﺎﻻﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺑﯿﺎﺩﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﻌﺪﻧﮕﺎﻫﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﻩ ﺑﺨﻮﺭﻩ، ﺗﻮ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﺑﺸﯿﻢ،ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﺑﺎﻻ،ﺍﻭﻥ ﺑﺮﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﻮﺍﻓﻖ محو ﺷﯿم
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ : عههه ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﯿﯿﻢ ﮐﻮﻭﻭﻭﻭ ؟ ﺁﻗﺎ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﯿﻢ ﻧﯿﺴﺖ … ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﻤﻮ ﺩﺯﺩﯾﺪﻥ ، مردم کمک !
یکی از فانتزیام اینه دوس دخترم بمیره بعد منم تیپ مشکی بزنم ، عینک دودی بزنم ، برم سر خاکش بعد همه بگن خدا بیامرز عجب چیزی تور کرده بود حیف شد واقعا ...
یکی از فانتزیام اینه که برم مطب یه دکتر و با لحن جدی و خسته به دکتر بگم دکتر جان لطفأ حاشیه نرو بعدشم از پنجره مطب به افق خیره بشم و بگم دکتر فقط بگو چن روز دیگه زنده می مونم . . . !
یکی از فانتزیام اینه که برم توی یه کافه و وقتی گارسون اومد گفت چی میل دارین
مث توی فیلما بگم همون سفارش همیشگی . . . !
و بعدش سیگارمو روشن کنم و محو موسیقی در حال پخش توی کافه بشم . . . !!!
یکی از فانتزیام اینه که وقتی پیر شدم یه عصا بگیرم دستم و برم توی پارک بشینم به پیر مرد کنارم نشسته بگم یه پسرم آمریکا دکتره یه دختر دارم که توی کانادا زندگی می کنه !
بعدشم رو کنم سمت افق و توی برگای سنگفرش پارک
محو بشم . . . !
یکی از فانتزیام اینه که برم توی عروسی غریبه و موقعی که عروس میخواد بعله رو بگه یهو از وسط جمعیت داد برنم:
نهههههههه باهاش ازدواج نکن ،
من هنوز دوستت دارمممم …
بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق !