استاتوس های باحال سری شانزدهم
تغییر در ادبیات کودک:
آی قصه قصه قصه،نون و پنیر و تره!
روی شیشه دوغ نوشته:
دوغِ گازدارِ کربناته تزریقی گرما ندیده همگن شده با طعم نعناع و بدون چربی…
آخه لامصب دوغه یا اورانیوم ؟
---------------------------------------------------
تا حالا شده موهاتو با هزار تا بدبختی درست کنی ،
بعد ببینی یادت رفته تی شرت بپوشی؟!
ینی اون لحظه آدم دوس داره بمیره
---------------------------------------------------
تلویزیون داشت می گفت کودک لطیف است با آن به درستی برخورد کنید !
در راستای مسخره بازی به مامانم میگم : ماماااان من لطیفماااا …
مامانم : عزیزم تو دیگه از لطافت دراومدی کثاااافط شدی !!!
به نظر شما آلبوم دادم بیرون اسمشو چی بذارم ؟
---------------------------------------------------
میدونی تلخ ترین چیز زندگی چیه؟
در فریزرو باز کنی و قالب بستنی شکلاتیو ببینی و خر کیف شی
ولی وقتی بازش کنی توش پیاز سرخ کرده فریز شده باشه
---------------------------------------------------
دوستم داش یکی رو میزد،گفتم به خاطره من نزن
گفت خفه بابا،میام چنان میزنم تو رو هم که صدا بز بدی !!
از نفوذ و مورد علاقه بودنم در بین دوستام واقعا خوشحال شدم
---------------------------------------------------
دقت کردین یادگاری های روی دیوار و صندلی کلاس های دانشگاه،
آموزنده تر از حرف های استاده ؟
---------------------------------------------------
به یارو میگن با ریسمان جمله بساز ،
میگه می تونم انگلیسی بگم ؟
میگن: بابا ایول بگو ، یارو میگه:نو ریسمان تو پیجینگ !
---------------------------------------------------
زنه به شوهرشsms میده:
عزیزم ، اگه موافقی بریم خونه مامانم عدد ۱
و اگه میخوای بریم خونه مامانت
عدد۱۸۲۶۴۴۲۷۵۳۶۷۲۳۷۷۵۳۶۴۱۲۶۱۸۳۳۸۱۶۸۳۱رو وارد کن!
---------------------------------------------------
اگه به جاى کباب برگ هوس نیمرو مى کردم
الان تو یخچال به جاى تخم مرغ کباب برگ داشتیم!
---------------------------------------------------
من همیشه دلم می خواست ضرس قاطع رو تو یه جمله ای به کار ببرم
یه بارم به کار بردم ولی همه بهم خندیدن
خب چرا حذفش نمی کنن از زبان؟ مگه من مسخرم؟