474
تو راه دانشگاه مخ یه دخدره رو زدم بهش شماره دادم
.
بعد همینجوری باهم هم مسیر شدیم فهمیدم تو دانشگاهه ماعه مث اینکه
.
تو همین مسیر کلی مزه ریختمو حسابی عیاق شدیم خلاصه
.
وارد دانشگاه شدیم گفتم من میرم سر کلاس بعد کلاس میبینمت
.
گفت منم میرم دسشویی بعد میرم سر کلاس
.
تو کلاس نشستم دیدم دختره اومد تو گفت سلام بچه ها من احتشامی هستم استادتون