سوشال پال - معتبرترین سایت خرید فالوور اینستاگرام

سوشال پال - معتبرترین سایت خرید فالوور اینستاگرام

ادامه مطلب
برگ ریزش جالب و عاشقانه یک درخت در چین + عکس

برگ ریزش جالب و عاشقانه یک درخت در چین + عکس

ادامه مطلب
عکس های بی نظیر از طبیعت پاییزی منطقه سیدان فارس

عکس های بی نظیر از طبیعت پاییزی منطقه سیدان فارس

ادامه مطلب
دانلود پاورپوینت زیبا و داستانی کرگدن ها هم عاشق می شوند

دانلود پاورپوینت زیبا و داستانی کرگدن ها هم عاشق می شوند

ادامه مطلب
دانلود پاورپوینت بسیار زیبا و آموزنده آشنایی و ازدواج موفق

دانلود پاورپوینت بسیار زیبا و آموزنده آشنایی و ازدواج موفق

ادامه مطلب
عکس نوشته های بسیار جالب و خنده دار

عکس نوشته های بسیار جالب و خنده دار

ادامه مطلب
سری اول عکس های طنز پدر و پسر

سری اول عکس های طنز پدر و پسر

ادامه مطلب

می‌توانم یک ساعت از کار شما را بخرم؟

مردی دیروقت، خسته و عصبانی از سر کار به خانه بازگشت. دم در، پسر پنج ساله اش را دید که در انتظار او بود.

- بابا! یک سوال از شما بپرسم؟
...


- بله حتماً. چه سوال؟

- بابا شما برای هر ساعت کار چقدر پول می‌گیرید؟

مرد با عصبانیت پاسخ داد : این به تو ربطی نداره. چرا چنین سوالی می‌پرسی؟

- فقط می خواهم بدانم. بگویید برای هر ساعت کار چقدر پول می‌گیرید؟
بقیه داستان را در ادامه مطلب دنبال کنید ...


- اگر باید بدانی می گویم. ۲۰ دلار.

- پسر کوچک در حالی که سرش پایین بود، آه کشید. بعد به مرد نگاه کرد و گفت: می‌شود لطفا ۱۰ دلار به من قرض بدهید؟

مرد بیشتر عصبانی شد و گفت :‌ اگر دلیلت برای پرسیدن این سوال فقط این بود که پولی برای خرید اسباب بازی از من بگیری، سریع به اتاقت برو و فکر کن که چرا اینقدر خودخواه هستی. من هر روز کار می کنم و برای چنین رفتارهای کودکانه ای وقت ندارم.

پسر کوچک آرام به اتاقش رفت و در را بست.

مرد نشست و باز هم عصبانی تر شد.

بعد از حدود یک ساعت مرد آرامتر شد و فکر کرد که شاید با پسر کوچکش خیلی خشن رفتار کرده است.

شاید واقعا او به ۱۰ دلار برای خرید چیزی نیاز داشته است.

بخصوص اینکه خیلی کم پیش می آمد پسرک از پدرش پول درخواست کند.

مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد.

- خواب هستی پسرم؟

- نه پدر بیدارم.

- من فکر کردم پاید با تو خشن رفتار کرده ام. امروز کارم سخت و طولانی بود و ناراحتی هایم را سر تو خالی کردم. بیا این هم ۱۰ دلاری که خواسته بودی.

پسر کوچولو نشست خندید و فریاد زد : متشکرم بابا

بعد دستش را زیر بالشش برد و از آن زیر چند اسکناس مچاله بیرون آورد.

مرد وقتی دید پسر کوچولو خودش هم پول داشته دوباره عصبانی شد و گفت :‌ با اینکه خودت پول داشتی چرا دوباره تقاضای پئل کردی ؟

بعد به پدرش گفت : برای اینکه پولم کافی نبود، ولی الان هست. حالا من ۲۰ دلار دارم. آیا می‌توانم یک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بیایید؟ چون دوست دارم با شما شام بخورم .

کامنت ها
سوشال پال - معتبرترین سایت خرید فالوور اینستاگرام

سوشال پال - معتبرترین سایت خرید فالوور اینستاگرام

ادامه مطلب
برگ ریزش جالب و عاشقانه یک درخت در چین + عکس

برگ ریزش جالب و عاشقانه یک درخت در چین + عکس

ادامه مطلب
عکس های بی نظیر از طبیعت پاییزی منطقه سیدان فارس

عکس های بی نظیر از طبیعت پاییزی منطقه سیدان فارس

ادامه مطلب
دانلود پاورپوینت زیبا و داستانی کرگدن ها هم عاشق می شوند

دانلود پاورپوینت زیبا و داستانی کرگدن ها هم عاشق می شوند

ادامه مطلب
دانلود پاورپوینت بسیار زیبا و آموزنده آشنایی و ازدواج موفق

دانلود پاورپوینت بسیار زیبا و آموزنده آشنایی و ازدواج موفق

ادامه مطلب
عکس نوشته های بسیار جالب و خنده دار

عکس نوشته های بسیار جالب و خنده دار

ادامه مطلب
سری اول عکس های طنز پدر و پسر

سری اول عکس های طنز پدر و پسر

ادامه مطلب
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد